گلچین اشعار کوتاه مولانا
قبل از آنکه به اشعار زیبای این شاعر گرانقدر بپردازیم، بهتر است دراینجا در مورد شخصیت ، القاب و آثار بی نظیر مولانا بپردازیم. مولانا در خلق اشعار بلند و کوتاه، شاعری چیره دست و زبده بوده است. در ادامه همراه ما باشید.
مولانا شاعر عرفان ایران
مولانا یکی از مشهورترین و برترین عارفان و شاعران ایران و جهان است. او شناخت و پیوند عمیقی با پروردگار منان داشته، از همین رو، خیلی از اشعارش حاصل این پیوند عمیق و عرفانی ست.
اشعار این شاعر بزرگ، به خیلی از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده‌اند. و در سبک خودش، مثل یک اسطوره عمل نموده است.او شاعری ست ماندگار، که شعرهای بسیار زیبایی در وصف خداوند دارد.
مولانا کیست ؟
جلال‌الدین محمد بلخی، معروف به مولوی، مولانای رومی شاعر پارسی‌گوی ایرانی است. نام کامل او«محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده است.
القاب، عناوین و تخلص های مولانا کدامند؟
مولانا در دوران زندگی اش؛ با القاب و عناوین متفاوتی نامیده شده است؛
از جمله القاب مولانا می توان به «خداوندگار» ، «جلال‌الدین»، و «مولانا خداوندگار» اشاره کرد. و از قرن نهم به بعد؛ القاب «مولوی رومی» «مولوی»، «مولانا»، و «ملای رومی» برای او به کار رفته‌است. علاوه بر آن در اشعارش ، تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» معرفی کرده اند. مولانا پارسی بوده و زبان مادری اش هم پارسی.
معرفی آثار مولانا:
به طور کلی ،آثار مولانا در دو دسته تقسیم بندی می شوند:
آثار منظوم و آثارمنثور
مثنوی معنوی که ؛ از بزرگ‌ترین گنجینه‌های ادبیات عرفانی ایران و جهان است که در هم نشینی با «برهان صلاح الدین» و «حسام‌الدین چلبی» خلق شده است.و در دسته ی آثار منظوم قرار می گیرد .
و نیز دیوان شمس تبریزی؛ که شامل غزل‌ها و رباعی‌هایی پرشور و غنایی ست که محصول هم‌نشینی با شمس تبریزی ست.
آثار منثورمولانا نیز شامل کتب زیر است: فیه مافیه، «مجالس سبعه» و «مکتوبات».
گزیده ای از اشعار تک بیتی مولانا درباره ی خدا؛
دنیا چو شب و تو آفتابی
خلقان همه صورت و تو جانی
****
این همه گفتیم لیک اندر بسیچ
بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ
اشعار تک بیتی از مولانا در مورد عشق
اندر دل من، درون و بیرون همه او است
اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست
شعر تک بیتی در مورد فراق عشق از مولانا
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
****
ای وصل تو، اصل شادمانی
هیچ نندیشم بجز دلخواه تو
****
ناب ترین اشعار مولانا
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
****
مـــرده بدم زنده شدم ، گـریه بـدم خنــده شدم
دولت عشـق آمــد و مـــن دولت پـاینــــده شدم
****
شعر کوتاه از مولانا در مورد مرگ
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
****
به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم
وگر از من طلبی جان نستیزم نستیزم
****
ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
اشعار مولانا درباره عشق و زندگی
خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم
وز بهر تو از هردو جهان برخیزم
خورشید تو خواهم که بیاران برسد
چون ابر ز پیش تو از ان برخیزم
شعر مولانا درباره عشق
عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر
تک بیتی هاي مولانا درباره عشق
ما بر در عشق حلقه کوبان
تو قفل زده، کلید برده
شعر مولانا در مورد خداوند
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی
اشعار عارفانه مولانا
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی
خوبی و کرم را چو نکو بنیادی
اي دنیا را ز تو هزار آزادی
شعر مولانا در مورد ایمان
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است وفنا
در دل کفر آمده ام تا که به ایمان برسم
اشعار کوتاه وعرفانی حضرت مولانا در وصف خدا:
هر کجا بوی خدا می‌آید
خلق بین بی‌سر و پا می‌آید
زانک جان‌ها همه تشنه‌ست به وی
تشنه را بانگ سقا می‌آید
******
راهی به خدا دارد خلوتـگه تنـهایی
آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیی
هر جا که سری بردم در پــرده تو را دیدم
تو پرده نشینی و من هـرزه ی هر جایی
*****
شعر عارفانه کوتاه از مولانا
اندر دل من، درون و بیرون همه او است
اندر تن من، جان و رگ و خون همه اوست
اینجای چگونه کفر و ایمان گنجد؟
بی‌چون باشد وجود من، چون همه اوست
اشعارکوتاه مولانا درباره ی خدا
از بهر خدا بنگر در روی چو زر جانا
هر جا که روی ما را با خویش ببر جانا
چون در دل ما آیی تو دامن خود برکش
تا جامه نیالایی از خون جگر جانا
*****
من محو خدایم و خدا آن منست
هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما
گویم که کسی هست که سلطان منست
******
ای وصل تو اصل شادمانی
کان صورت هاست وین معانی
یک لحظه مبر ز بنده که نیست
بی آب سفینه را روانی
من مصحف باطلم ولیکن
تصحیح شوم چو تو بخوانی
یک یوسف بی کس است و صد گرگ
اما برهد چو تو شبانی
هر بار بپرسیم که چونی
با اشکم و روی زعفرانی
این هر دو نشان برای عام است
پیشت چه نشان چه بی نشانی
ناگفته حدیث بشنوی تو
ننوشته قباله را بخوانی
بی خواب تو واقعه نمایی
بی آب سفینه ها برانی
خاموش ثنا و لابه کم کن
کز غیب رسید لن ترانی
******
من از عالم تو را تنها گزیدم
روا داری که من غمگین نشینم ؟
شعر مولانا در مورد عشق
از باد همه پیام او میشنوم
وز بلبل مست نام او میشنوم
این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل
آوازه ی آن ز بام او میشنوم
*****
چند باشی عاشق صورت بگو
طالب معنی شو و معنی بجو
صورت ظاهر فنا گردد بدان
عالم معنی بماند جاودان
برای آشنایی با بقیه دسته‌بندی‌های متنوع، به سایت جناب آنلاین سر بزنید.
بدون دیدگاه